در غم از دست دادن مادر بزرگ مهربانم
سلام بهراد کوچولوی من
عزیزم این روزها من در غم از دست دادن مادر بزرگ مهربونم سپری میکنم . مادر بزرگم در تاریخ 20 آذر به رحمت خدا رفت و الان یه 10 روزی میشه که در بین ما نیست .
یاد اون روزی که برا شما به مناسبت ختنه کردنت مهمونی گرفته بودیم افتادم که در بین ما بود و خودش رو به مهمونی تو رسوند .عزیزم مامان بزرگ من تو رو خیلی دوست داشت و همیشه تو مهمونی ها حواسش به تو بود و میگفت براش صدقه بده . برو اسپند دود کن و...
مامان بزرگ عزیزم متاسفانه بعد از بیماری سخت سرطان معده بعد از یک سال و نیم مقاومت در یک روز خیلی غم انگیز از بین ما رفت .نمی دونم چی بگم فقط خودت می دونی که مامان بزرگ عزیزم چقدر دوست داشتم و در غم از دست دادنت میسوزم .
بهراد جون این روزها تو شدی آرامش مامان من تا تو رو می بینه آ روم میشه یه جورایی شدی آرام بخش مامان جون.
خدا به مامان جون صبر بده و مامان بزرگ عزیز غرین رحمت الهی بشه .
برای شادی روحش صلوات.
الهم صل علی محمد و آل محمد.