3 ماهگیت مبارک عزیزم
سلام عزیز مامان
عشق من
نازدونه من
فرشته کوچولوی من لحظه ها در گذرند هر روز می گذرد و تو بزرگ و بزرگ تر میشی و من هر روز بیشتر عاشقت میشم و وابستگیم بیشتر .انگار همین دیروز بود که به دنیا اومدی 3 ماه به سلامتی گذشت و وارد چهارمین ماه از زندگی شیرینت شدی . عزیزم چشم بزاریم روی هم به جای 4 ماهگی وارد 4 سالگی و... میشی پس از لحظه لحظه وجودت لذت میبریم و خدا رو شکر میکنیم . 3ماهگیت مبارک عزیزم .
15 شهریور تولد من بود که فرداش 16 شهریور تو 3 ماهه شدی این شد که بابا جون یه جشن کوچولو برا 2 تامون گرفت و خیلی هم بهمون خوش گذشت و کادوهایی خوشگلی هم بابایی و باباو مامان خودم برامون گرفته بودن دستشون درد نکنه .
عزیزم خیلی کارهای جدید یاد گرفتی . کلی زور میزنی که غلت بزنی و با کلی تلاش برمیگردی و روی شکم میفتی . ماشالا کاملا گردن گرفتی و میتونی سرت رو بالا نگه داری . وقتی رو شکم میزارمت کلی صورتت رو میمالی رو زمین و غر میزنی .مشتت رو میزاری دهنت و شروع میکنی به مکیدن و اگه دستم رو بیارم پیشت با دو تا دستای کوچولوت اونومیبری تو دهنت . وقتی صورتت نازت رو کنار صورتم میگیرم با تموم تلاشت صورت منو میمکی خیلی شیرین و خنده داره .
از خنده هات برات بگم که خیلی ناز میخندی وقتی من لبخند میزنم با یه لبخند ناز جوابم رو میدی و بعضی وقتا هم قهقهه میزنی که منم کلی ذوق میکنم عاشق سرپا وایسادنی و دوست داری همش رو پا وایسی وقتی بلندت میکنم کلی ذوق میکنی و میخندی .خلاصش بگم نانازمن خیلی شیرین شدی و من و بابایی هم عاشقتیم .
دوستت داریم تک ستاره زندگیمون .
اینم چند تا عکس از بهراد گلی
از خواب پا شدی تا منو دیدی شروع به خنده کردی.
اینم یه لبخند تو خواب
اینجا خونه مامان باباجونه که تو رو سوار اسب کرده
اینجا هم رفتیم گنج نامه روی دامنه کوه
عاشقتیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم