10 روزگی گل پسرم و مهمونی تولدش
سلام ستاره زنگیمون
بهراد مامان دیروز 24 خرداد شما9 روزه شدی و ما همونطور که از قبل تدارک دیده بودیم برات سلنی رو رزرو کرده بودیم .
عزیز دل مامان کارت های دعوتت رو عمو داود شوهر خاله طیبه که یه عکاسه حرفه ایه انداخت و برات طراحی کرد و ما کارتا رو بین فامیلا توزیع کردیم و دیروز همه فامیلا و دوستا اومده بودن سالن که من و شما رو ببینن و بهمون اومدن تو گل پسر رو تبریک بگن . گل من ما 250 نفر مهمون داشتیم و همه به خاطر وجود تو نازنین گل مامان اومده بودن . تو از اول تا آخر مهمونی خوابیدی و وقتی مهمونا داشتن می رفتن بیدار شدی . کلی عکسای یادگاری انداختیم . خیلی بهمون خوش گذشت . خدا رو شکر مهمونی هم به خوشی تموم شد و ما از سالن برگشتیم خونه و شبش هم برات شب دهم و شب نامگذاری گرفتیم و فقط خانواده من و بابایی حضور داشتن .
شب بابا جون (بابای من ) تو گوشت اذان گفت و اسمت رو تو گوشت صدا زد البته این کارا 2 بار قبلا انجام شد یه بار تو بیمارستان و یه بار هم شب هفتت ولی به خاطر اینکه رسم رو بجا آورده باشیم دوباره انجام دادیم .
این شب قشنگ هم به سلامتی و خوشی سپری شد و خیلی بهمون خوش گذشت .
دوستت داریم بهراد جان نمی دونی چه تحولی در زندگی ما ایجاد کردی همش شبا من و بابایی با گریه تو بیدار میشیم و هر کدوممون یه جوری قربون صدقت میریم . خیلی شیرینی عسلم . بابایی همش در حال عکس گرفتن از شماست و کلی باحات خوش میگذرونه ماشالا تو هم شیر خوردنت خیلی خوبه و هم خوابت کل عکسات شده در حال خواب . خدا رو باز هم شکر که زردی نگرفتی . آزمایش تیروییدت رو هم 21 خرداد با بابایی و باباجون رفتی انجام دادی ایشالا که هیچ مشکلی نداشته باشی . و نافت هم 21 خرداد یعنی شب هفتت افتاد .در کل خیلی پسر گلی هستی .
دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت داریم .
اینم فعلا چند تا عکس تا سر فرصت بیام چند تا عکس ناز ازت بزارم .
اولین حموم گل پسری
خنده گل من بعد از شیر خوردن