22 هفتگی
سلام وروجک ناز مامانی
الهی من قربون این حرکتا و لگدای کوچولوت برم که هر بار که میزنی امید و شوق به زندگی رو در من صد چندان میکنی و خنده رو روی لبهای من میشونی .
عزیزم این روزا یکم مشغول خریدن وسایل شما گل پسرمم و کمتر میتونم بیام برات بنویسم چون بعد از هر بار خرید غرق در نگاه به وسایلای خوشگل و نازت میشم الهی که به سلامتی بیای و از وسایلات استفاده کنی .
چند روز پیش باباییمنو حسابی سوپرایز کرد ظهری منتظر بابایی بودم که از درمانگاه بیاد و نهار و...که دیدم بابایی با خودش سونی کیت آورده که صدای قلب قشنگت رو با هم بشنویم از همکارش قرض گرفته بود بابایی خیلی ممنون که مامانی رو اینقر خوشحال کردی خلاصه بعد از نهار لحظه شنیدن صدای قلب تو نازنینم فرا رسید بابایی دستکاه رو روشن کرد و روی شکمم گذاشت اولش صدایی نشنیدم ولی یهو یه صدای دلنوازی به گوشمون خورد وای صدای قلب نازنین گل پسرم بود انقدر منو بابایی قربون صدقت رفتیم من خواستم برم گوشیم رو بیارم که صدای قلبت و ضبط کنم بابایی گفت بزار شبم یکبار میگیرم و شب دوباره صدای قلب نازت رو شنیم و صداش رو ضبط کردم و ای که چه آرامشی داره صدای قلبت .
عزیزم یکم احساس درد زیر دلم دارم البته تو این مدت که نیومدم برات بنویسم اینقده من آب می خوردم و تعداد دفعات بیرون رویم زیاد شده بود بابایی ترسید نکنه قندم رفته بالا برام آزمایش قند و عفونت ادراری نوشت ولی خدارو شکر هم قندم نرمال بود هم اینکه عفونت نداشتم . پنج اسفند وقت دکتر دارم ولی بخاطر درد زیر دلم یکم نگرانم شاید فردا برم پیش خانم دکتر چقدر ذوق اینو دارم که می خوام دوباره روی ماهت رو ببینم و ببینم چقدر یزرگ شدی انشاله که همه چی خوب باشه .
خدایا این دعای همیشگی من که دوباره تکرار میکنم که به همه نی نی ها سلامتی بده به گل پسر منم همینطور .